ویژگیهای پیدا و پنهان شهید شقاقی


 





 
دکتر شيخ محمد صيام، با اشاره به ويژگي هاي پيدا و پنهان انسان هاي بزرگ که پيوسته پس از شهادتشان امکان شناخت و درک صحيح بسياري از ابعاد و زواياي آنها ميسر مي شود، دسته بندي جالبي را در باره خصايص بارز شهيد دکتر شقاقي ارائه مي کند که از نظرتان مي گذرد.
هنگامي که قهرمانان به شهادت مي رسند، خصوصيات و ويژگي هايي از آنان بروز مي کند که در دوران حياتشان پنهان بوده است، زيرا مجاهدت هاي مستمر آنان مانع از ظهور اين صفات بوده است و ناظران درزمان حياتشان توجه به آن نداشتند و پس از شهادت است که تمامي آنها نمايان مي گردد زيرا اين خصوصيات، نيمه پنهان وجود آنها بوده است.
شهيد ابوابراهيم از اين اصل کلي بيرون نيست، وي بسياري از اين خصائص بارز را در زمان حياتش آشکار مي ساخت اما بسياري ديگر پس از مرگش نمايان گرديد.
دراين مقاله مايلم به برخي از اين ويژگي ها اشاره کنم هر چند برخي از آن براي بسياري روشن و بسياري ديگر ناپيدا بوده است.
1- دکتر فتحي شقاقي جوانمردي متدين بود و بسياري از همرديفانش در دينداري براو غبطه مي خوردند و او دراين خصوص سرآمد بود. او چنين بود و خدا داناتر است.
2- وي جوانمردي متواضع بود و هيچکس از کوچک و بزرگ قصد ديدن او را نمي کرد مگر آنکه خود به ديدارش مي شتافت، نه مقام و نه تحصيلاتش مانع از گشاده رويي او با تمامي افراد ملت و امت او که به ديدارش مي شتافتند نبود.
3- شقاقي شخصيتي انديشمند بود. و در دشواري انديشه «گفت و شنود عربي» عضوي فعال بود و با انديشه هاي سنجيده و نظرات سودمند آن شورا را بارور مي ساخت.
4- شقاقي اديبي توانا بود و موقعيت وي - به عنوان دبير کل جنبش جهاد اسلامي فلسطين - مانع از آن نمي گرديد تا سخنان هدفمند و تأليفات ارزشمندي را بيافريند.
5- مردي جسور و متهور بود و جان خود را به دست گرفته و تفنگ بر دوش عليه اشغالگران صهيونيست مبارزه مي کرد، درحالي که بسياري از افراد ملت و امت ما سلاح را بر زمين گذارده بودند.

6- وي عنصري صبور بود که از ميهنش تبعيد گرديده و از خانواده اش جا مانده بود. در کشورهاي گوناگون و دوست در حال نقل و انتقال بود و آرمان فلسطين را در سرزمين هاي مختلف تبيين مي کرد و مردم را به جهاد فرا مي خواند، مسأله فلسطين همواره در ذهن وانديشه وروحش جريان داشت همچنان که خون گرم در رگ جوانان در حرکت مي باشد.
7- فتحي مردي شجاع بود و شهادتش بهترين دليل اين واقعيت است. وي با اين که دبير کل جنبش جهاد اسلامي بود هرگز موافقت نمي کرد کسي از او محافظت و پاسداري کند با اين که مي دانست که از سوي دشمنان تحت تعقيب قرار داشته و همرزمانش نيز طي عملياتي، دشمنان اشغالگر را از پاي درآورده و مزدورانش را به خاک و خون مي کشانند.
8- فتحي مردي بود که خويشتن خويش را ناديده مي انگاشت، هر چند قادر بود زندگي مرفه و پرنشاطي داشته باشد، اما شيوه مجاهدين مخلصي را در پيش گرفت که بدون مال و منال دنيا را ترک مي کنند.
9- وي مردي آرام و متين بود، با همنشينان خويش انس مي گرفت و آنان نيز او را دوست مي داشتند. صداي خود را از ديگران بلندتر نمي کرد و از گوش حاضرين فراتر نمي رفت.
10- وي مردي انقلابي بود و هيچ عاملي هر چند دشوار او را از ادامه راه آرمان فلسطين باز نمي داشت وحوادث سهمگين عزم و اراده اش را سست نمي کرد.
دکتر فتحي شقاقي - خداي او را بيامرزد- مظهر تمامي اين خصائص و بسياري از ويژگي هاي برجسته ديگر بود، درعين حال آرامش قبل از توفان بود و چون به مبارزه برمي خواست همانند آتشفشان و تندري کوبنده بود.
آخرين روزهاي زندگي خود را در خارج از فلسطين مي گذراند. در حالي که همرزمانش در داخل فلسطين به لطف و الهام الهي در سرکوب کردن اشغالگران حماسه آفريني مي کردند. همان گونه که برادران همرزمش در (حزب الله ) و (حماس) درجنوب لبنان و در فلسطين به مبارزه مشغول بودند. آنچه دراين مقال براي ثبت آن درتاريخ شايسته ذکر است اين است که در «همايش گفت وگوي عربي» دو دوست همفکر بوديم، او نماينده جنبش جهاد اسلامي فلسطين بود. و من نماينده جنبش مقاومت اسلامي فلسطين بود و من نماينده جنبش مقاومت اسلامي «حماس» و در تمامي نشست ها در کنار هم بوديم تا يک موضع را اتخاذ کنيم. در اين همايش رهبران حزبي و ملي از مناطق مختلف جهان عرب شرکت داشتند و به ما به عنوان نماينده ملت خود و مسيري که در پيش گرفته ايم. به ديده احترام مي نگريستند. از شگفتي هاي تقدير الهي اين است که ما در هيچ يک از مراحل مأموريت خود از جمله به کشور ليبي جهت حضور در همايش گفت و شنود عربي يا شرکت در مراسم پيروزي انقلابي ليبي از يک ديگر جدا نبوديم، مگر در يک مورد و آن هنگامي بود که وي به شهادت رسيد.
و چون از سفر طولاني بازگشته بوديم نتوانستم دراين مرحله از سفر او را همراهي کنم. به همين جهت وي به تنهايي و بدون من به فيض شهادت رسيد.
خبر شهادت وي همانند صاعقه برما فرود آمد، خوشا به حالش به آنچه آرزو داشت نائل آمد. ولي دريغ از اين که آرمان فلسطين يکي از چهره هاي بارز مقاومت و شخصيتي قهرمان از رهبران جهاد را از دست داد. در زماني که ما نياز مبرم به وجود چنين شخصيتي در صحنه رويارويي و مبارزه داشتيم. در پي آن به صداي خروشان توده هاي مردم در دمشق به هنگام تشييع پيکرش بر ضرورت ادامه جهاد عليه اشغالگران برخاسته و جوانان امت را براي گرفتن انتقام از دشمنان فرا مي خوانند و اين نشانگر احساس عميق توده هاي خشمگين از فقدان اين قهرمان شهيد بود.
دراين ساگلشت هزاران درود و سلام بر روان پاک آن شهيد والامقام نثار مي کنيم و بر همسنگران مجاهد و قهرمانش در جنبش هاي مبارزه طلب در جهاد اسلامي فلسطين، حزب الله لبنان، جنبش مقاومت اسلامي (حماس) و بر تمامي مجاهدين سلحشور است که راه اين شهيد را ادامه دهند و مشي و منش او را فراموش نکنند و همچنان راه جهاد را تا پايان ادامه دهند و يقين داشته باشند که پيروزي از آن خداست و مسير صحيح همان راه شهادت و حق بدون ريختن خون پا برجا نمي گردد.
در پايان خاضعانه وظيفه خود مي دانم شعرم را که بر گرفته از قصيده اي است که براي شهدا سروده ام، به روح دکتر شهيد فتحي شقاقي تقديم مي کنم:
گفتند: آرمان فلسطين با ريختن سخاوتمندانه خون شکل مي گيرد.
بيم مدار از دشمنان در صحنه کارزار و از مرگ نهراس، اي کسي که وقتي سخن از وفاداري، جوانمردي و غير به ميان مي آيد.
تو اين صفات را گرامي داشتي و مادر روزگار مانند تو نزاييد.
اي فلسطين محبوب، اي دامنه سرسبز
براي مسجد مبارک اقصي واماکن مقدس
خونهاي گرانبها، پاک ترين هديه است.
مذاکره ذلت بار است و هويت زدا
و جز تفنگ راه حل ديگري وجود ندارد.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 26